زندگی بی شهادت ریاضت تدریجی برای رسیدن به شهادت است شهدا رابه خاک نسپارید بلکه بریادها بسپارید
تنهایادی که از یاد نمی بریم یاد شهداست
شهید:تقی حاج محمد علی
تاریخ ولادت:۱۳۴۳/۸/۹
تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۰۴/۲۵
محل شهادت:شرق دجله(عملیات رمضان)
انگار همین دیروز بود که با خانواده به مشهد رفتیم. در بین راه, اتوبوس خراب
شد و همه پیاده شدند. همه کلافه بودند و در انتظار که زودتر اتوبوس به راه
بیفتد. تقی در آن زمان نوجوانی بیش نبود. دیدم به گوشه ای رفته و با صدای
بلند شعری را می خواند. در آن زمان هنوز انقلاب پیروز نشده بود و جو خفقان
زیادی بر جامعه حاکم بود. مأموران رژیم در همه جا پخش بودند و اصلاً امنیت
وجود نداشت. کمی که دقت کردم دیدم تقی این شعر را می خواند:
اَلا ای آیت اللهِ خمینی گُل سرخ و گل باغ حسینی
اگر چه در نجف تبعید هستی یگانه مرجع تقلید هستی
جلو رفتم. تقی را به کناری کشیدم و آرام به او گفتم: تقی! این شعرها را
نخوان.
با نگاه کودکانه اش به چشمانم زل زد و گفت: چرا مادر جان!
گفتم: ممکن است مأموران رژیم بیایند و برایت دردسر درست شود.
خیلی محکم پاسخ گفت: من برای هر گونه خطری آماده هستم و نمیترسم.
در مقابلش احساس کوچکی کردم و دیگر چیزی نگفتم.